وقتی به دنیای بچه ها و دنیای خودمون فکر می کنم می بینم چقدر متفاوت هست . بچه ها همیشه احساساتشون رو هست و احساساتشون رو مخفی نمی کنن . اگه از کسی خوششون بیاد خیلی صادقانه بیان می کنن . غرور و ریا به هیچ عنوان در رفتارشون وجود نداره . در واقع اونها جلوی شما همون طوری رفتار می کنن که پشت سرتون .
اما بر عکس توی دنیای بزرگترها اثری از این صداقت رو نمی تونیم ببینیم . توی دنیای بزرگترها آدم ها وقتی کنار هم هستن خیلی کم اتفاق می افته احساساتشون رو نسبت به هم بیان کنن و نظرشون در مورد همدیگه رو بیشتر پشت سر هم بیان می کنن . کمتر اتفاق می افته وقتی کنار یه نفر هستن ، تو چشماش نگاه نگاه کنن و بهش بگن خیلی خوبه ، یا مثلا فلان خصوصیت خوب رو داره و یا حتی عیب و ایراداشو بهش بگن .
هر چند بزرگترهایی هم هستن که این صداقت رو دارن اما حتی صداقت اونها هم نمی تونه به پای صداقت یه بچه برسه . شاید دلیلش اینه که اصولا بچه ها دروغ رو نمی شناسن و نمی دونن غرور چیه . واقعا ما چطور یاد می گیریم دروغ بگیم ؟ و یا مغرور باشیم ؟ و یا ... کلا ما چطور یاد می گیریم که بد باشیم ؟